در آخرین لحظات عمر سقراط ، از او پرسیدند : بزرگترین آرزویی که در دل داری ، چیست ؟
سقراط
در پاسخ گفت: بزرگترین آرزویم این است که ،به بالاترین مکان در ” آتن ”
صعود کنم وبا صدای بلند به مردم بگویم :ای دوستان ! چرا با این همه حرص و
طمع ،بهترین وعزیزترین سال های عمر خویش را به گردآوری ثروت ، ودر بندگی
زر وسیم سپری می کنید ؟
در حالی که آن طور که شایسته و بایسته است ، در تعلیم وتربیت فرزندانتان ،
که مجبور هستید روزی همه ثروت خود را برای آنان باقی بگذارید،همت نمی
گمارید.
قطار می رود تو می روی تمام ایستگاه می رود و من چقدر ساده ام که سالهای سال در انتظار تو کنار این قطار رفته ایستاده ام و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام!